جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت


 
  • پیام به هجدهمین دورۀ همایش «حکمت مطهّر»
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»

  • -->

    در زمینه فقه / رساله توضیح المسائل- احکام / احکام ازدواج
    شرايط عقد


    مسئله 1969- عقد ازدواج، شش شرط دارد:

    اوّل: صيغه را به عربى صحيح همراه با قصد انشاء بخوانند و در صورتى كه نتوانند به عربى صحيح بخوانند، بايد براى خواندن صيغه وكيل بگيرند و اگر وكيل گرفتن هم ممكن نباشد و ضرورتى در كار باشد، خواندن صيغه به زبان ديگر اشكال ندارد.

    دوّم: كسى كه صيغه را مى‏خواند بايد قصد انشا داشته باشد، يعنى قصدش اين باشد كه با گفتن اين الفاظ ازدواج حاصل شود.

    سوّم: كسى كه صيغه را مى‏خواند بايد رشيد باشد.

    صفحه 302

    چهارم: وكيل يا ولىّ در اجراى صيغۀ عقد، بايد زن و شوهر را معيّن كنند.

    پنجم: زن و مرد به ازدواج راضى باشند.

    ششم: صيغۀ عقد بايد صحيح خوانده شود و اگر طورى غلط بخوانند كه معناى آن را عوض كند، عقد باطل است، امّا اگر معنى عوض نشود اشكال ندارد.

    مسئله 1970- كسى كه دستور زبان عربى را نمى‏داند، اگر قرائتش صحيح باشد و معناى هر كلمه از عقد را جداگانه بداند و از هر لفظى معناى آن را قصد نمايد و قصد انشا هم داشته باشد، مى‏تواند عقد را بخواند.

    مسئله 1971- اگر زنى را براى مردى بدون اجازۀ آنان عقد كنند و بعد از آن، زن و مرد بگويند به آن عقد راضى هستيم، عقد صحيح است.

    مسئله 1972- اگر زن و مرد يا يكى از آن دو را به ازدواج مجبور نمايند و بعد از خواندن عقد راضى شوند و بگويند به آن عقد راضى هستيم، عقد صحيح است.

    مسئله 1973- پدر و جدّ پدرى مى‏توانند براى فرزند غير رشيد خود همسر اختيار كنند و بعد از آنكه آن طفل رشيد گرديد نبايد آن را به هم بزند، مگر اينكه مفسده‏اى داشته باشد، و مخارج و مهريّه زن به عهدۀ پسر مى‏باشد، ولى اگر در حال عقد، طفل مالى نداشته باشد، مهر به عهدۀ ولىّ اوست.

    مسئله 1974- دخترى كه رشيده است، يعنى مصلحت خود را تشخيص مى‏دهد، چنانچه باكره باشد، بايد با اجازۀ پدر ازدواج نمايد، ولى اگر همسر مناسبى براى دختر پيدا شود و پدر مخالفت كند، اجازۀ او شرط نيست. همچنين اگر به پدر يا جدّ پدرى دسترسى نباشد يا دختر قبلًا شوهر كرده و بكارتش از بين رفته باشد، اجازۀ پدر لازم نيست.

    عيوبى كه به‌خاطر آن مى‏توان عقد را بر هم زد

    مسئله 1975- اگر مرد بعد از عقد بفهمد كه زن يكى از اين هفت عيب را دارد و اين عيب‌ها قبل از عقد بوده، مى‏تواند عقد را به هم بزند و بدون طلاق از او جدا شود:

    اوّل: ديوانگى.

    دّوم: مرض خوره.

    سوّم: مرض بَرَص.

    چهارم: كورى.

    صفحه 303

    پنجم: شل بودن به طورى كه معلوم باشد.

    ششم: افضا شده، ‏يعنى راه بول و حيض يا راه حيض و غائط او يكى شده باشد.

    هفتم: گوشت يا استخوان يا غدّه‏اى در فرج او باشد كه مانع نزديكى شود.

    مسئله 1976- اگر زن بعد از عقد بفهمد كه شوهر او ديوانه است يا آلت مردى ندارد يا عِنّين است و نمى‏تواند نزديكى نمايد يا تخم‌هاى او را كشيده‏اند، در صورتى كه اين عيب‌ها قبل از عقد بوده، مى‏تواند عقد را به هم بزند و بدون طلاق از او جدا شود.

    مسئله 1977- اگر يكى از عيب‌هايى كه گفته شد در مرد يا زن بعد از عقد پيدا شود، مى‏تواند با طلاق يا مراجعه به حاكم شرع از هم جدا شوند و بدون طلاق نمى‏توانند از هم جدا شوند.

    مسئله 1978- اگر مرد يا زن، به‌واسطۀ يكى از عيب‌هايى كه در مسائل پيش گفته شد، عقد را به هم بزند، بايد بدون طلاق از هم جدا شوند.

    مسئله 1979- اگر به‌واسطۀ آنكه مرد عنّين است و نمى‏تواند وطى و نزديكى كند، زن عقد را به هم بزند، شوهر بايد نصف مهر را بدهد، ولى اگر به‌واسطۀ يكى از عيب‌هاى ديگرى كه گفته شد، مرد يا زن عقد را به هم بزند، چنانچه مرد با زن نزديكى نكرده باشد، چيزى بر او نيست، و اگر نزديكى كرده، بايد تمام مهر را بدهد.

    كسانى كه ازدواج با آنها حرام است‏

    مسئله 1980- ازدواج با كسانى كه با انسان محرم هستند حرام است.

    مسئله 1981- مادر و جدّۀ پدرى و مادرى هرچه بالا روند، و دختر و نوۀ دخترى و پسرى هرچه پايين آيند، خواهر، دختر خواهر و دختر برادر، هرچه پايين آيند و عمّه و خاله و عمّه و خالۀ پدر و مادر هرچه بالا روند و زنِ پسر و زن پدر و مادر زن هرچه بالا رود و دختر زن پس از نزديكى با مادرش، و نوۀ پسرى و دخترى آن زن به مرد محرم مى‏باشند.

    مسئله 1982- پدر و جدّ هر چه بالا روند، پسر، نوۀ دخترى و پسرى هرچه پايين آيند، برادر و پسر برادر و پسر خواهر، هرچه پايين آيند، عمو و دايى و عمو و دايى پدر و مادر هرچه بالا روند و پدر و جدّ شوهر هرچه بالا روند و پسر و نوه پسرى و دخترى شوهر هرچه پايين آيند و داماد و شوهر مادر بعد از نزديكى با مادر، به زن محرم مى‏باشند.

    صفحه 304

    مسئله 1983- اگر با زنى كه براى خود عقد كرده نزديكى نكرده باشد، تا وقتى كه آن زن در عقد اوست نمى‏تواند با دختر او ازدواج كند، گرچه محرم او نيست.

    مسئله 1984- اگر زنى را براى خود عقد كند، تا وقتى كه آن زن در عقد اوست نمى‏تواند با خواهر آن زن ازدواج نمايد.

    مسئله 1985- اگر زن را طلاق رجعى دهد، در بين عدّه نمى‏تواند خواهر او را عقد نمايد.

    مسئله 1986- انسان نمى‏تواند بدون اجازۀ زن خود با خواهرزاده و برادرزادۀ او ازدواج كند، ولى اگر بدون اجازۀ زنش آنان را عقد نمايد و بعداً زن بگويد به آن عقد راضى هستم اشكال ندارد.

    مسئله 1987- اگر انسان پيش از آنكه دختر عمّه يا دختر خالۀ خود را بگيرد با مادر آنان زنا كند، ديگر نمى‏تواند با آنان ازدواج نمايد، ولى اگر بعد از ازدواج با آنان با مادرشان زنا كند، آنها بر او حرام نمى‏شوند.

    مسئله 1988- اگر با زنى غير از عمّه و خالۀ خود زنا كند، مكروه است با دختر يا مادر او ازدواج نمايد، امّا اگر او را عقد نمايد و بعد با مادر يا دختر او زنا كند، آن زن بر او حرام نمى‏شود.

    مسئله 1989- مرد شيعه مى‏تواند با زن سنّى ازدواج كند و همچنين زن شيعه مى‏تواند به عقد سنّى درآيد، ولى سزاوار نيست كه اين كار عملى شود.

    مسئله 1990- زن مسلمان نمى‏تواند به عقد كافر درآيد. مرد مسلمان هم نمى‏تواند با زن‌هاى كافر به طور دائم ازدواج كند، ولى صيغه كردن زن‌هاى اهل كتاب مانند يهود و نصارى و مجوس، مانعى ندارد.

    مسئله 1991- اگر با زنى كه در عدّۀ طلاق رجعى است زنا كند، آن زن بر او حرام ابدى مى‏شود، ولى اگر با زنى كه در عدّۀ متعه، يا طلاق بائن، يا عدّۀ وفات است يا شوهر دارد، زنا كند، بعداً مى‏تواند او را عقد نمايد، گرچه مطلقاً پرهيز از اين ازدواج سزاوار است.

    مسئله 1992- اگر با زن بى‏شوهرى كه در عدّه نيست زنا كند، بعداً مى‏تواند آن زن را براى خود عقد نمايد، ولى بهتر است كه صبر كند تا آن زن حيض ببيند، و همچنين است اگر ديگرى بخواهد آن زن را عقد كند.

    مسئله 1993- اگر زنى را كه شوهر دارد يا در عدّه ديگرى است براى خود عقد كند، چنانچه مرد و زن يا يكى از آنان بدانند كه عدّۀ زن تمام نشده يا بدانند كه عقد كردن زن در عدّه حرام است،

    صفحه  305

    آن زن بر او حرام ابدى مى‏شود، اگرچه مرد بعد از عقد با آن زن نزديكى نكرده باشد، ولى چنانچه هیچ‌کدام نمى‏دانسته‏اند، در صورتى كه مرد با او نزديكى كرده باشد، آن زن بر او حرام مى‏شود.

    مسئله 1994- زن شوهردار اگر زنا بدهد بر شوهر خود حرام نمى‏شود، و چنانچه توبه نكند و بر عمل خود باقى باشد، بهتر است كه شوهر او را طلاق دهد، ولى بايد مهرش را بدهد.

    مسئله 1995- زنى را كه طلاق داده‏اند و زنى كه صيغه بوده و شوهرش مدّت او را بخشيده يا مدّتش تمام شده، چنانچه بعد از مدّتى شوهر كند و بعد شكّ كند كه موقع عقد شوهر دوّم عدّه شوهر اوّل تمام بوده يا نه، بايد به شكّ خود اعتنا نكند.

    مسئله 1996- مادر و خواهر و دختر پسرى كه لواط داده بر لواط كننده حرام است، ولى اگر گمان كند كه دخول شده، يا شكّ كند كه دخول شده يا نه، بر او حرام نمى‏شوند.

    مسئله 1997- اگر با مادر يا خواهر يا دختر كسى ازدواج نمايد و بعد از ازدواج با آن كس لواط كند، آنها بر او حرام نمى‏شوند.

    مسئله 1998- اگر كسى در حال احرام، كه يكى از كارهاى حجّ است، ازدواج كند، عقد او باطل است و چنانچه مى‏دانسته كه ازدواج نمودن در حال احرام حرام است، ديگر نمى‏تواند با او ازدواج نمايد، و فرقى نمى‏كند كه هر دو در حال احرام باشند يا يكى از آنان.

    مسئله 1999- اگر مرد يا زن طواف نساء را، كه يكى از كارهاى حجّ است، به‌جا نياورد، همسرش بر او حلال نمى‏شود، و نيز نمى‏تواند همسر ديگرى هم بگيرد، تا وقتى كه طواف نساء را انجام دهد.

    مسئله 2000- اگر كسى دختر نابالغى را براى خود عقد كند و پيش از آنكه نُه سال دختر تمام شود با او نزديكى و دخول كند، چنانچه او را افضا نمايد، هيچ وقت نبايد با او نزديكى كند.

    مسئله 2001- زنى را كه سه مرتبه طلاق داده‏اند بر شوهرش حرام مى‏شود؛ ولى اگر با شرايطى كه در كتاب طلاق گفته مى‏شود با مرد ديگرى ازدواج كند، شوهر اوّل مى‏تواند پس از طلاق‏ شوهر دوّم، دوباره او را براى خود عقد نمايد.

    مسئله 2002- اگر زن انسان از شوهر ديگرش دخترى داشته باشد، انسان مى‏تواند آن دختر را براى پسر خود كه از آن زن نيست عقد كند، و نيز اگر دخترى را براى پسر خود عقد كند، مى‏تواند با مادر آن دختر ازدواج كند.

    چاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365